سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ذکر مصائب عصر عاشورا و شهادت سیدالشهدا علیه‌السلام

شاعر : احمد علوی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

اسب شه آمد ولی با خود سوارش را نداشت           بی‌قرار بی‌قرار آمد، قرارش را نداشت

سال‌ها پا در رکاب حضرت خورشید بود           بر رکاب اما سوار کهنه کارش را نداشت


بر رکاب خود نگین سرخ خاتم را ندید           بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت

خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد           دشت تاب گام‌های استوارش را نداشت

لحظه‌هایی را که بی‌او از سفر برگشته بود           لحظه‌هایی را که اصلا انتظارش را نداشت

یال‌هایش گیسوانی غوطه‌ور در خاک و خون           چشم‌هایش چشمه‌ای که اختیارش را نداشت

اسب بی‌صاحب شبیه کشتی بی‌ناخداست           صاحبش را، هستی‌اش را، اعتبارش را نداشت

پیکر خود را به خون آسمان آغشته کرد           طاقت دل کندن از دار وندارش را نداشت

اسب‌ها در قتله‌گاه آسیمه سر می‌تاخـتند           کاش شرم دیدن ایل وتبارش را نداشت

پیکـری صدپـاره از آوردگاه آورده بود           که حساب زخم‌های بی‌شمارش را نداشت

کاش دُلدُل بود و دِل دِل کردنش را می‌شنید           لحظه‌ای که حیدر بی‌ذوالفقارش را نداشت

بال‌هایش را همان جا باز کرد وجان سپرد           آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر تغییر داده شد! لازم به ذکر است همانگونه که در کتب نفس المهموم ص ۳۳۱، وقایع الایام ص ۴۵۹، ناسخ التواریخ ص ۵۰۷، پژوهشی نو در بازشناسی مقل سیدالشهدا ص ۲۷۰ و ... آمده است تا قرن دهم هیچ نامی از ذوالجناح نیست و این نام برای اولین بار در کتاب روضة الشهدا آمده است، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین‌جا کلیک کنید.



ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت           بی‌قرار بی‌قرار آمد، قرارش را نداشت